که دلخوش به تماشای هیچ رهگذری نیستند !
چشم به راه آمدن کسی می نشینند که اگر بیاید ،
ماندنیست ...
دیگران
محکومند به فراموشی !
این را به همه بگو ...!
دستهــايم را محکمتر بگيـر
من هنوز هم نميخواهــم
تورا...
به دست خاطرات بسپارم...
ﺧــﹹﺪﺍﯾـﺂ …
ﺑـﹷﺮﺍے ﺧﺂﻣـﻮﺷے ﺷـﹷﺒــ ﻫـﺎے ﺍﻧﺘـﹻﻈﺂﺭﻡ
ﻓـﹷﻘـﹷﻂ ﯾﮑـــ [ ﻓـﻮﺗــ ] ﮐﺂﻓﯿـωـﺘــ !
ﺧـﺂﻣﻮﺷـﹷﻢ ﮐـﹸטּ …!
ﺧـﹶωـﺘـﮧ ﺍﻡ ..
ڪاش خُدا تو زِندگے مِثـل داوَر فـوتـــبال بود!!!!
وَقتے زَمیـטּ میخوردے وَ زَخمے میشُدے میومَد بالــا سَرِت
وَ میپُرسید:میتونے اِدامـﮧ بِدے؟!!!
راهی جز سقوط ندارد برگ پاییزی ؛
وقتی می داند درخت ؛
عشقِ برگِ تازه ای در سر دارد . . .
امـشبـ هـیچـی نـمے خـوآهـم !
نـه آغـوشـتـ رآ
نـه بـوسـه هـآے شـیریـنتـ...
مےخـوآهـم تـآ سحـر بـه چشـمـآن زیبــــایتـ خیـره بـمــآنـم
هـمیـن کـآفـی استـ
تـو فقـط بـیــآ . . .